سعید جلیلی جلوی نطق تلویزیونی میرحسین موسوی را گرفت؟/ بررسی تاثیرات جلیلی در حوادت سال ۸۸/ روایت چهره های مختلف سیاسی درباره نقش جلیلی
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، روزنامه اعتماد در گزارشی به بررسی اظهارات و روایتهای چهرههای مختلف از رخدادهای سال ۱۳۸۸ پرداخته و نوشته است:
«خودم نظرم این بود که میشود غائله را جور دیگری حل کرد. ولی نمیتوانیم بگوییم آنهایی که این مسیر را طی کردند، نمیخواستند که حل کنند.» این اظهارات علی لاریجانی، رییس سابق مجلس شورای اسلامی در نیمه آبانماه سال جاری بود که جرقهای برای بازخوانی بحثهایی درباره رخدادهای بعد از انتخابات سال ۱۳۸۸ را زد. علی لاریجانی که در آن زمان ریاست دوره مجلس شورای اسلامی را بر عهده داشت، حوالی نیمه آبانماه سال جاری در گفتوگویی با خبرگزاری خبرآنلاین به ماجرای تلاشها برای حضور میرحسین موسوی در تلویزیون و ایراد سخنانش گریزی زد.
بهانه طرح این مساله البته سوال خبرنگار مبنی بر اخبار تازه مبنی بر تلاشهایی برای رفع حصر بود. وقتی از علی لاریجانی سوال شد که «این روزها دوباره بحث رفع حصر هم مطرح میشود. به نظر شما میشد که در سال ۸۸ به نحوی دیگر آن ماجرا مدیریت شود؟ یا کسانی نخواستند که مدیریت شود؟» او نحوه برخوردها با موضوع را برخاسته از «دو سلیقه» توصیف کرد و گفت که «خودم نظرم این بود که میشود غائله را جور دیگری حل کرد. ولی نمیتوانیم بگوییم آنهایی که این مسیر را طی کردند نمیخواستند که حل کنند. بلکه روش حلشان متفاوت بود که اینگونه شد. خب به هر حال دو تا سلیقه است. آن موقع هم من نگفتم که با مهندس موسوی صحبت کردهام.»
لاریجانی در ادامه این گفتوگو راهکار مدنظر خود را که با پیشنهاد رییس قوه قضاییه وقت پیگیری میشده را نیز روایت کرده است: « مرحوم آیتالله هاشمی شاهرودی رییس قوه قضاییه بودند، یک روز به من زنگ زدند و گفتند من با آقای موسوی صحبت کردم و ایشان قبول کرده که یک ساعتی در تلویزیون صحبت کنند و غائله را ختم کنند. ایشان گفتند که با آقای هاشمی هم صحبت کردند و او هم قبول کرده، نظر شما چیست؟ که من گفتم نظرم موافق است. حتی موافق بودم هر نکتهای که دارند بگویند.» نکته مهم روایت علی لاریجانی اما مسالهای است که به عنوان علت عدم تحقق این راهکار بیان میکند، است. وقتی میگوید که «بعد دیدم که آقای شاهرودی گفتند که دبیرخانه [شورای عالی امنیت ملی] این را نپذیرفتند من هم دیگر پیگیری نکردم که ببینم کیفیت چه بوده است. ولی ماجرا این بود.» لاریجانی در ادامه مطلب دوباره بر مساله اختلاف سلیقه تاکید و تصریح میکند که « به نظر من آن اتفاقات راهحل دیگری داشت اما دو تا سلیقه برای حل مساله وجود داشت. الان هم به نظرم قابل حل است. من شنیدم که دستگاههای امنیتی به دنبال راهحل هستند. البته من دیگر مسوولیتی در این امور ندارم که بتوانم تصمیم بگیرم. اما شنیدم که دنبال شده است اما دقیق آن را نمیدانم.»
روایت متفاوت هاشمی شاهرودی از ماجرای گفتوگوی تلویزیونی میرحسین موسوی
اظهارات علی لاریجانی درباره این برهه تاریخی اما بهانهای برای مرور گفتههای چهرههای دیگر درباره این موضع شد. خبرگزاری ایسنا با بازنشر اظهارات لاریجانی نوشت که «آنچه سید محمود هاشمی شاهرودی، رییس وقت قوهقضاییه در خصوص دعوت میرحسین موسوی به آرامش و اعطای فرصتی به او برای حضور در تلویزیون و ایراد نطق روایت میکند، تفاوتهای زیادی با اظهارات علی لاریجانی دارد.» بر اساس این گزارش، هاشمی شاهرودی در آذرماه سال ۹۴ در گفتوگو با نشریه «پاسدار اسلام» به بیان تلاشهای پشتپرده آن مقطع برای کاستن از التهابات خیابانی پرداخت و گفت: «یک جلسه آقای موسوی و آقای هاشمی را به قوه قضاییه دعوت کردیم. آقای موسوی برای تظاهرات اعلامیه داده بود. گفتم آقا! این کار را نکنید و از این کار دست بکشید. گفتم اگر به نتایج انتخابات اعتراضی دارید، آقا قبول دارند و هیاتی را برای بررسی معین میکنند. گفت شرط لغو بیانیه این است که به من اجازه بدهند در صدا و سیما صحبت کنم. گفتم میشود این کار را کرد. به دفتر آقا زنگ زدم. آقای جلیلی تازه دبیر شورای عالی امنیتملی شده بود. به ایشان هم زنگ زدم و گفتم ایشان چنین شرطی دارد. گفتند ما ترتیب کار را میدهیم. گفتم باید به صدا و سیما بگویید که زمان بگذارند که ایشان صحبت کند. بعد گفتم آقایان با شرط شما موافقند، شما هم تظاهرات را لغو کنید. موسوی آنجا پیش ما قول داد این کار را بکند و آنها هم واقعا حاضر بودند که به ایشان برای صحبت در تلویزیون وقت بدهند اما از پیش ما که رفت، نمیدانم کدام خناسان ذهنش را عوض کردند و کار خودشان را کردند.» مقایسه این دو گفتار البته بهانهای برای تسویه حساب با علی لاریجانی و نوعی دفاع ضمنی رجانیوز از سعید جلیلی نیز شد و با بازنشر هر دو این روایتها در این باره نوشت: «این روایت دقیق آیتالله هاشمی شاهرودی نشان میدهد سعید جلیلی در ایام فتنه از هیچ تلاشی حتی تریبون دادن به سران فتنه مضایقه نکرد اما فتنهگرانی که از کشورهای بیگانه مدیریت میشدند هربار با بهانهای به یاغیگری خود ادامه میدادند.»
واکنش دیرهنگام سعید جلیلی به اظهارات علی لاریجانی
سعید جلیلی یازدهم دیماه بعد از حدود ۲ماه از بیان سخنان علی لاریجانی به این اظهارات واکنش نشان داد.جلیلی بدون اینکه توضیحی درباره اصل صحت نقش خود در اجرای این گفتوگوی تلویزیونی یا نقض موضوع داشته باشد با مانور بر روی ادبیات «فتنه» مشخصا علی لاریجانی را نشانه گرفت و در حساب کاربری خود در شبکه ایکس نوشت: « در فتنه ۸۸ کسانی دچار تردید بودند و حتی امروز پس از ۱۵ سال حاضر نیستند از آن قضایا با عنوان فتنه یاد کنند. رهبری از همان روزهای اول، از این قضایا تحت عنوان فتنه یاد کردند اما امروز مشاهد ه میکنیم که عدهای میگویند اگر فلان اتفاق میافتاد مسائل حل میشد!»
یک روز بعد هم او در جلسه هفتگی در محل حوزه هنری، اصل مساله را رد کرد و در پاسخ به سوالی در خصوص برخی اظهارات اخیر در خصوص ممانعت وی از اختصاص برنامه تلویزیونی به میرحسین موسوی گفت: این مطلب را به نقل از مرحوم آیتالله شاهرودی بیان کردند که این مطلب را آیتالله شاهرودی همان وقت مصاحبه کردند و خلاف این مطلبی که مطرح شده است را بیان کردند.
روایت دادستان وقت ویژه روحانیت و توجه به نقش «سعید جلیلی»
بلافاصله بعد از واکنش سعید جلیلی به اظهارات علی لاریجانی درباره عملکرد دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی درباره اتفاقات بعد از انتخابات ریاستجمهوری دهم، مصطفی سناییفر، قائممقام سابق دادستان ویژه روحانیت در وبسایت خبری تابناک در یادداشتی به بازخوانی وقایع سال ۱۳۸۸ با تمرکز بر حضور پررنگ سعید جلیلی پرداخته است. او در این زمینه نوشت: اخیرا در رسانههای گروهی و برخی سایتها نقل قولی از جناب آقای علی لاریجانی ریاست محترم سابق مجلس شورای اسلامی در ارتباط با وقایع سال ۸۸ مطرح شد که بنده را بهیاد خاطرهای روشنگرانه از آن دوران انداخت که امیدوارم ذکر آن کمکی باشد برای کسانی که طالب حقیقت بوده و در جهت کشف حقایق کوشا بوده و هستند و چشم و گوش و عقل خود را به دست تبلیغات گسترده و یک سویه جریان افراطی حاکم در کشور – که خود مسببان واقعی باصطلاح فتنه ۸۸ بودهاند – نسپردهاند. سناییفر در این یادداشت روایت کرده است که «در اولین روزهای اتفاقات ناگوار سال ۸۸ بنده به اتفاق سه نفر از قضات عالیرتبه کشور خدمت آیتالله هاشمیرفسنجانی رسیده و با توجه به سوابق و مسوولیتهای گذشته و حال وی در آن زمان از ایشان تقاضا کردیم پادرمیانی کرده و نسبت به ختم مسالمتآمیز و عادلانه آن حوادث اقدام کنند. ایشان فرمودند بنده و آیتالله هاشمی شاهرودی ریاست قوه قضاییه و آقای لاریجانی و محسن رضایی و برخی دیگر از مسوولان آن زمان کشور به آقای میرموسوی پیشنهاد دادیم ایشان در صدا و سیما سخنرانی کرده و ضمن دلداری و تسلی خاطر دادن به مردم از آنها تقاضا کنند به خانههای خود برگشته و از پیگیری مطالبات خود در ارتباط با وقایع اتفاق افتاده صرف نظر نمایند و همه مسوولان این موضوع را پذیرفتند و آقای موسوی نیز قبول کردند.»
سناییفر در روایت خود به نقش ویژه سعید جلیلی در این رخدادها توجه ویژهای داشته و میگوید: «تنها کسی که با توجه به اختیاراتی که در دبیرخانه شورای امنیت ملی داشت و خود را مستظهر به حمایت مقامات عالی کشور میدانست، شخص آقای جلیلی بود که با این موضوع مخالفت نمود و اظهار میداشت که میرحسین راهی جز توبه و اعلام اشتباه ندارد. پس از آن جلسه بنده به کمک واسطههایی از آیتالله هاشمی شاهرودی و آقای لاریجانی و آقای محسن رضایی سوال کردم که آنها نیز این مطلب را تایید کردند و اظهار داشتند که تنها مانع انجام آن سخنرانی و ختم غائله، شخص آقای سعید جلیلی بوده که اخیرا آقای لاریجانی این موضوع را پس از حدود ۱۵ سال افشا و مطبوعاتی نمود.»
حمایت دوباره رجانیوز از سعید جلیلی؛ این بار به جای علی لاریجانی «کیهان» مقصر شد!
رجانیوز رسانه نزدیک به جبهه پایداری، اما از این روایتهای مختلف باب جدید برای تسویه حسابهای سیاسی خود باز کرد. بعد از مطالب نقل شده از چهرههای مخالف این رسانه در مطلبی به قلم علیرضا کمیلی و با تیتر «چرا سخنرانی میرحسین موسوی در تلویزیون انجام نشد؟» مطلبی را درج و عجیب اینکه «کیهان» را مسبب برخی تنشهای رخ داده در آن سال معرفی کرد. نویسنده در این یادداشت قید میکند که «چون انتخابات را نوعا عامل جداییها میبینم بنا نداشتم دیگر به آن فضا برگردم خصوصا در این وضعیت منطقه ولی دیدم این روزها خاطرهای از زبان فردی به نام جناب سناییفر در حال انتشار است که در آن ادعا شده بنا بوده آقای میرحسین موسوی پس از اتفاقات سال ۸۸ به تلویزیون بیاید و سخن بگوید تا فضا آرام شود ولی سعید جلیلی مانع شده است!» مشخصا رجانیوز در این مطلب درست همانند مطلب پیشین خود که در مقام مقایسه اظهارات علی لاریجانی و هاشمیشاهرودی بر آمده بود مبنا را بر دفاع از سعید جلیلی گذاشته است. نویسنده در ادامه مطلب مدعی میشود که روایتی از محمدباقر قالیباف درباره این برهه زمانی شنیده که به نقل از آن میپردازد: «روایت اصلی این ماجرا را سال ۸۹ از شخص دکتر قالیباف شنیدم و چون احساس کردم تحریف تاریخ رخ میدهد، لذا آنچه شنیدم را مستقیما نقل میکنم: «همان روزهای پس از انتخابات که کروبی و موسوی مدعی تقلب شدند، از دفتر آقا به من و قاسم (سلیمانی) گفتند بیایید. از ما خواستند فورا برویم با آنها صحبت کنیم تا ماجرا ادامه پیدا نکند. ما به سرعت یک موتور برداشتیم و دو نفری سراغ این دو رفتیم. با جناب کروبی صحبت کردیم بعد هم با جناب موسوی صحبت کردیم که راضی شد بیاید در برنامه زنده صحبت کند تا مخاطبان ایشان آرام بشوند و اغتشاش شکل نگیرد. بعد هم به ضرغامی زنگ زدم و گفتم هیچ کس به ایشان زنگ نزند و حق دخالت در متن صحبت ایشان را هم ندارید.ولی خب اصل خبر درز کرده بود و روزنامه کیهان چیزی نوشت با این مضمون که عدهای در تلاش هستند فتنهگران را آبرومند از این ماجرا خارج کنند! همین متن باعث شد موسوی بگوید اگر بناست اینطوری باشد من هم نمیآیم! و خب آن همه خسارت بر کشور تحمیل شد.» نویسنده این مطلب در ادامه با بیان اینکه «نمیدانم وقتی با گذشت ۱۵ سال اینگونه تاریخ تحریف میشود، وای به حال ۵۰ سال دیگر… چقدر مهم است که خاطرات شخصیتهای مهم کشور ثبت و نشر بشود» نوشته است: «نهایتا به دوستان سیاسی نصیحت میکنم که این لجنپراکنیها به ضرر همه است. دیدید که عملکرد ضعیف دولت روحانی، به کاهش مشارکت مردم در انتخابات منجر شد، چون مردم اینقدر حزبی نیستند. آنان که میخواهند به هر نحوی جلیلی را بزنند و قالیباف را بالا بیاورند خوب است که با مبانی اخلاقی خداحافظی نکنند چون دودش به چشم همه خواهد رفت.»
سعید جلیلی؛ سال ۱۳۸۸ و روایتهای مکرر
نام سعید جلیلی و پیوند آن با رخدادهای سال ۱۳۸۸ البته تنها محدود به موضوع حضور میرحسین موسوی در صداوسیما نیست. خبرگزاری تابناک در بازخوانی بحث حصر در گزارشی درباره نقش سعید جلیلی در این باره نوشته است: «موضوع حصر رهبران جنبش موسوم به سبز، بهویژه میرحسین موسوی و مهدی کروبی، یکی از مهمترین اقدامات پس از انتخابات بود که جلیلی در تصویب آن نقش کلیدی داشت. حصر این دو شخصیت سیاسی در بهمن ۸۹ به وقوع پیوست. جلیلی در چندین مورد از این تصمیم به عنوان یکی از «حکیمانهترین تدابیر نظام» دفاع کرد و تاکید داشت که این اقدام به منظور جلوگیری از شکلگیری فتنههای جدید صورت گرفته است.»
سعید جلیلی در آذرماه ۱۳۹۳ در یک سخنرانی اعلام کرد که حصر یکی از تدابیر ضروری برای حفظ امنیت کشور و جلوگیری از تضعیف نظام جمهوری اسلامی بوده است. به اعتقاد جلیلی، حصر نه تنها به وقایع ۸۸ مربوط نمیشود، بلکه به عنوان یک استراتژی امنیتی برای مقابله با تهدیدات احتمالی در نظر گرفته شده است. او در این سخنرانی به صراحت تاکید میکند:«حصر در ۲۵ بهمن سال ۸۹ به وقوع پیوست، چون یک فتنه جدید در حال شکلگیری بود و آن فتنه ظلم مضاعفی به نظام بود. مساله حصر یکسال و ۸ ماه پس از انتخابات ۸۸ به وقوع پیوست. این اتفاق به این دلیل روی داد که فتنه دیگری در حال کلید خوردن بود و این موضوع ربطی به انتخابات نداشت.»
این تنها اظهارنظر و توسل سعید جلیلی به «کلیدواژه فتنه» و بیان روایتهای مختلف از آن نیست. او در سال ۱۳۸۹ شرایط بروز آنچه «فتنه » در سال ۱۳۸۸ میخواند را «شرایط کشور در اوج پیشرفت» میداند. او در این مقطع در سخنرانی در اجلاس خبرگان رهبری موضوع شرایط کشور در اوج پیشرفت را تلویحا ناشی از عملکرد خود در مذاکرات هستهای میخواند و میگوید که «در ابتدای پیدایش فتنه، کشور در مرحله اوج پیشرفت بود و سردمداران غرب نیز طی مکاتبه با مسوولان عالی کشور مجبور به اذعان این موضوع بودند.» او همین اظهارات را طی سالهای بعد نیز مکررا تکرار کرد. کما اینکه در سال ۱۳۹۳ در سخنرانی در دانشگاه فردوسی مشهد با اشاره به آنچه «اظهارات علی مطهری درخصوص حصر سران فتنه» با بیان اینکه «حصر ربطی به فتنه ندارد، فتنه از ۲۲ خرداد ۸۸ شروع و تا ۲۲ بهمن ماه همان سال به طول انجامید.در این مدت کسی به افرادی که از آنها به عنوان سران فتنه یاد میشود، کاری نداشت و آنها در ۲۵ بهمن سال ۸۹ به حصر رفتند یعنی یکسال و ۸ ماه بعد از فتنه و دلیل آن هم این بود که در حال شکلگیری فتنه جدیدی بودند» مجددا تاکید کرد که «فتنه در شرایطی شکل گرفت که کشور در عرصههای مختلف موفقیتهای بزرگی را کسب کرده بود.»
سامانه راستیآزمایی فکتیار در گزارشی درباره عملکرد جلیلی به عنوان مسوول تیم مذاکره در بین سالهای ۸۶ تا ۹۲ و مذاکره هستهای ایران با گروه ۱+۵ در این برهه نوشته است: «در این دوره، ۹ دور مذاکره انجام شد، اما نتایج ملموسی حاصل نشد و ایران شاهد تحریمهای متعددی از سوی شورای امنیت ایالات متحده، اتحادیه اروپا و سایر کشورها بود. این تحریمها به فشارهای اقتصادی و سیاسی بیشتری منجر شدند که تاثیر عمیقی بر وضعیت کشور داشتند.» اینکه جلیلی طی بیش از یک دهه گذشته دارد تا رخدادهای بعد از انتخابات سال ۱۳۸۸ را به نوعی پاتکی برای خنثی شدن عملکرد خود در مذاکرات هستهای بداند، مسالهای است که نیازمند بررسی جداگانه و دقیقتری است.
سعید جلیلی و ماجرای کهریزک؛ از روایت رسانه اصولگرا تا تکذیب سعید مرتضوی
وی همچنین با یادآوری موفقیتهای هستهای ایران در آن برهه، ظرفیتهای اقتدار ایران در منطقه و تعامل با سایر کشورهای جهان را برشمرد. علاوه بر این مساله و ماجرای کهریزک موضوع دیگری است که در خلال بیش از یک دهه گذشته و در بازخوانی از آن ماجرا، خود رسانههای اصولگرا از سعید جلیلی در این زمینه نام بردهاند. طبق گزارشی از ایسنا و به نقل از ویژهنامه پنجره «در بیستودوم تیرماه ۸۸، پس از اطلاع از وضعیت نگهداری بازداشتشدگان، مقام رهبری به سعید جلیلی دستور دادند که در همان روز بازداشتگاه تعطیل و زندانیان به زندانهای رسمی منتقل شوند. سعید جلیلی با سعید مرتضوی تماس گرفت و این دستور را ابلاغ کرد، اما مرتضوی با این استدلال که زندانها دیگر جایی ندارند، از اجرای آن خودداری کرده است.» ابهامات این روایت البته در حال خود قابل بررسی است، چراکه سعید مرتضوی بعدها روایت جلیلی را رد کرد و گفت که «جلیلی ساعت ۷:۳۰ تا ۸ عصر بیست و دوم تیرماه با تلفن سیاسی دفتر او تماس گرفته بود، اما در آن تماس هیچگونه بحثی درباره تعطیلی کهریزک نشده بود و چنین امری اصلا در تیرماه رخ نداده است. ابلاغ این امر در مرداد صورت گرفت و از طریق صداوسیما و سایر رسانهها منتشر شد.»
نام مشترک پروندههایی با گرههای کور
این روزها البته با طرح دوباره مساله بررسی مجدد لوایح مربوط به FATF و پالرمو در مجمع تشخیص مصلحت نظام، نام سعید جلیلی نیز در این ماجرا هم تداعی شده است. فضای انتخابات ریاست جمهروی چهاردهم و بررسی برنامههای کاندیداهای مختلف درباره موضوع FATF بستری برای بازگو شدن موضوعاتی مبنی بر «نقش سعید جلیلی در به ثمر نرسیدن این موضوع» شد. مصطفی پورمحمدی یکی از کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری در مناظره انتخاباتی شامگاه ۳۱ خرداد گفت: «یادم است در شورای عالی امنیت ملی در سال ۹۵، من مفصل صحبت کردم درباره مشکلات FATF ؛ ایشان پایان جلسه گفت اگر تو مسوول باشی ما قبول داریم ولی بقیه آقایان را قبول نداریم. ما باید اصل موضوع را حل کنیم!» محمدجواد آذریجهرمی، وزیر اسبق ارتباطات نیز در همین زمینه با انتقاد از جلیلی نوشت:«میدانید که آثار عدم اجرای آن در کشور چیست؟ نپیوستن به FATF با سفره مردم چه کرد؟ سفره از ما بهتران چه؟ آیا این نوع تفکر شایسته مدیریت بر این کشور است؟» علی طیبنیا، وزیر اقتصاد دولت حسن روحانی نیز تیرماه سال جاری در بخشی از مصاحبه ویدیویی خود درباره FATF از مانعتراشی سعید جلیلی سخن گفت و تاکید کرد که «سعید جلیلی بنا به دلایلی نامشخص حاضر نبود FATF در دوران ریاستجمهوری روحانی و وزارت من (طیبنیا) انجام شود.»
بازخوانی پروندههای قدیمی و گسترده شدن دایره ابهامات
اینکه رجانیوز در مقام دفاع از سعید جلیلی برآمده و در مقصرتراشی حتی از سنگرگاه همیشگی اصولگرایان یعنی «کیهان» مایه گذاشته از بعد رویکرد و رسالتی که در دفاع از سعید جلیلی همواره برای خود قائل بوده، قابل درک است. اینکه ریشه اختلافات به جایی رسیده که جریان جلیلی و رسانهشان و در نگاه کلانتر جبهه پایداری با «کیهان» دچار اختلاف شدهاند، اما بحث جدیدی است که در جای خود قابل بررسی است. فارغ از ارزیابی از این رخدادهای اختلافی تازه، اما مساله نقش سعید جلیلی در تنشهای سال ۱۳۸۸ نکته دیگری است که نباید از آن غافل شد. اینکه رجانیوز و خود سعید جلیلی اصل روایت علی لاریجانی را در مورد «امکان حضور میرحسین موسوی برای بیان سخنانی در صداوسیما» رد میکنند هم در نوبت دوم اهمیت در این بازخوانی قرار دارد. مساله اصلی واقعیت نقش جلیلی در سال ۱۳۸۸ و پروندههایی است که طی نزدیک به دو دهه بعد از آن رخدادها گرههای کور خورده است؛ از پرونده FATF یا تاثیری که نزدیکان او – البته با هدایت او- در سنگاندازی در مسیر مذاکرات احیای برجام داشتهاند. موضوعی که به نظر میرسد شعاع دایرهاش وسیعتر از موضوع یک حضور تلویزیونی است.
۲۷۲۱۹